گزارش هفتمین نشست «ادیسه پارسی»

زمان: 11.10.2025
مکان: کتابخانه مرکزی اودی
هفتمین نشست «ادیسه پارسی» با خوش‌آمدگویی علی‌رضا قلندری، گرداننده برنامه، آغاز شد. وی در آغاز جلسه ضمن معرفی کوتاهی از رمان «مردی به نام اوه» اثر فردریک بکمن، به زندگی و دیگر آثار این نویسنده سوئدی نیز اشاره کرد.
در آغاز بحث، یکی از شرکت‌کنندگان ژانر اثر را در دسته‌ی کمدی-درام قرار داد و از شبح ژانر «پیرمرد لجوج با قلبی طلایی» یاد کرد و نمونه‌ی کلاسیک آن را در سرود کریسمس چارلز دیکنز دانست. شرکت‌کننده‌ای دیگر با تمرکز بر موضوع فاصله نسلی، پیری و مقاومت در برابر تغییر، گفت که این اثر توانسته است چالش سازگاری انسان مسن با دنیای متحول پیرامون را به‌خوبی به تصویر بکشد.
در ادامه، یکی از حاضران این مقاومت در برابر تغییر را با برداشتی از نیچه پیوند زد که انسان‌ها حقیقت را می‌دانند، اما آن را نمی‌پذیرند. اوه از نگاه روان‌کاوی فرویدی نیز تحلیل شد؛ چنان‌که یکی از شرکت‌کنندگان رابطه‌ی سرد او با پدر و فقدان محبت دوران کودکی را عامل شکل‌گیری شخصیت خشک، منضبط و وسواسی او در بزرگسالی دانست.
بخش دیگری از گفت‌وگوها به اقتباس سینمایی این رمان اختصاص یافت. بیشتر شرکت‌کنندگان بر این باور بودند که نسخه‌ی سینمایی – به‌ویژه اقتباس هالیوودی آن با بازی تام هنکس – نتوانسته است عمق روانی و لحن خاص بکمن را به‌درستی منتقل کند.
شرکت‌کننده‌ای دیگر، شخصیت اوه را پویاتر از آن دانست که صرفاً به عنوان پیرمردی عبوس دیده شود. از دید او، تحولات درونی اوه نشان می‌دهد که در دل سختی و انزوا نیز امکان دگرگونی وجود دارد. اوه در جست‌وجوی معناست و رمان در واقع نقدی بر تنهایی مدرن است. یکی از حاضران نیز اثر را واقع‌گرایانه و نزدیک به تجربه‌ی زیست روزمره دانست و گفت که صراحت، نظم و صداقت اوه شخصیتی باورپذیر و دوست‌داشتنی می‌سازد.
با این حال، نقدهایی هم مطرح شد. برخی از شرکت‌کنندگان زبان و روایت کتاب را بیش از اندازه سانتی‌مانتال و گاه خشک دانستند و اشاره کردند که درک برخی لایه‌های فرهنگی آن ممکن است برای مخاطبان غیرسوئدی دشوار باشد. در بخشی دیگر از بحث، نماد «پروانه» در رمان مورد توجه قرار گرفت؛ شخصیتی که از دید برخی حاضران، نماد گرمی، مهربانی و فرهنگ شرقی در برابر سرمای عاطفی جامعه‌ی مدرن اسکاندیناوی است.
در بخش پایانی، رمان مردی به نام اوه از منظر فلسفی و‌روان‌شناختی مورد تحلیل قرار گرفت. این اثر به عنوان تمثیلی از بحران و رستگاری اگزیستانسیالیستی تفسیر شد. اوه پس از مرگ همسرش سونیا، با فروپاشی نظام معنایی زندگی مواجه می‌شود و روزمرگی را به‌عنوان مکانیسم دفاعی در برابر اضطراب وجودی برمی‌گزیند. از دید روانشناختی نظریه انتخابگری عاطفی-اجتماعی توضیح می‌دهد که چگونه درک ذهنی افراد از زمان باقی‌مانده‌ی زندگی، انگیزه‌ها و رفتار آن‌ها را تغییر می‌دهد. از دید فلسفی اما، این وضعیت یادآور «بی‌تفاوتی لطیف جهان» آلبر کامو است؛ جایی که جهان در برابر رنج انسان خاموش می‌ماند. تلاش‌های مکرر اوه برای خودکشی، نماد پوچی کامویی و شکاف میان خواست معنا و سکوت جهان است.
از دید هایدگر، وسواس اوه در رعایت قوانین محله، نشانگر سقوط او به سطح «آن همگان» و دوری از زیستن اصیل است. در مقابل، دیدگاه ویکتور فرانکل در باب «خلأ وجودی» نیز در تحلیل اوه بازتاب یافت؛ او انسانی است که رنجش را بی‌معنا می‌پندارد تا زمانی که عشق و مسئولیت، معنای تازه‌ای برایش می‌آفرینند.
ورود پروانه، همسایه‌ی جدید، نقطه‌ی عطف داستان دانسته شد؛ لحظه‌ای که تقابل میان دیدگاه «دیگری جهنمی» سارتر و رابطه‌ی اصیل «من و تو»ی مارتین بوبر آشکار می‌شود. اوه در ابتدا دیگری را تهدیدی برای آزادی خود می‌بیند، اما به تدریج از خلال رابطه‌ای انسانی، از انزوا بیرون می‌آید و در کنش اخلاقی، معنا را بازمی‌یابد.
در جمع‌بندی نشست، حاضران رمان را سفری از پوچی به معنا دانستند؛ روایتی که نشان می‌دهد حتی در جهان بی‌اعتنای مدرن، می‌توان از رهگذر مسئولیت، عشق و ارتباط انسانی، بر بی‌معنایی چیره شد.
نشست هفتم «ادیسه پارسی» در فضایی صمیمی با همین تأملات و گفتگوهای فلسفی به پایان رسید.
گزارش و عکس: اشرف فاریق و علی رضا قلندری

1 comment