نوروز، تصنیف شکوفایی طبیعت، مهربانی انسان و فرّ فرهنگ است. راز مانایی نوروز در جان و جهان این حوزۀ فرهنگی، همین درهمآمیزی طبیعت، انسان وفرهنگ است.
نوروز، فر فرهنگ این حوزۀ بزرگ فرهنگی و تمدنی است. این فرهنگ، به سادگی به ما نرسیده. پشت این مانایی، تلاش، فرزانگی و فرهیختگی پیشینیان فرزانه ما است. پرچم نوروزی بلخ، که یادگار پرچم کیانیان بلخی است، با پرچم حضرت علی که به شنسب پسر خُرنگ غوری، حاکم خراسان هدیه داده، به روزرسانی شده است.
یک نمونۀ دیگر فرهیختگی پیشنیان خردمند ما، هنگام حملۀ سربازان اموی به معبد «زون» رخ داده است. سربازان عرب چشم الماسین پیکرهها و طلا و جواهر معبد را به یغما بردند، میخواستند پیکرهها را بشکنند، سربازان محلی مسلمان شمشیر کشیدند که این پیکرهها دیگر پرستش نمیشوند و تنها اثار هنری هستند، حق شکستن انها را ندارید. نزاع و خطر درگیری و شکست اعراب جدی بود، از شام کسب تکلیف کردند که چه کنند؟ از شام پیام دادند که از شکستن پیکرهها پرهیز کنید! دلیل این که صدها سال پیکرههای بزرگ بامیان قد برافراشته مانده بود، فرهیختگی پیشینیان ما بود.
خاستگاه نوروز کجا است؟
نوروز با بلخ و ایرانویجه گره خورده است. در اوستا، سومین شهر ایران باستان، «بَخدی» است که با صفت «افراشته درفش» به گونۀ «بخدیم سریرام اردو درفشام» یاد شده است.
ایرانویجه کجاست؟
در مورد ایرانویجه دو نظر عمده وجود دارد؛ 1. مرکز افغانستان، 2. خوارزم.
به دلایل مختلف، مرکز ایران باستان و ایرانویجه، مرکز افغانستان است؛
۱. ایرانویجه با رود «دایتی» یکجا یاد شده است. مهرداد بهار، اوستاپژوه بزرگ ایرانی، دایتی را همان بلخرود که از بند امیر جاری شده، یکی میداند.
۲. ایرانویجه، سرچشمه رودهای کابل، مرو رود، هریرود، هیرمند، گَوَ و خُرسمی (خوارزم) دانسته شده است.
۳. ایرانویجه جایگاه ظهور زردشت و جایگاه نیایش کیانیان است. بلخ، بدون شک جایگاه حکومت کیانیان و ظهور زردشت است.
۴. جایگاه جمشید با هیرمند و هنیرۀ بامی یک جا نام برده شده است. جاحظ، جمشید را بانی جشن نوروز و افریدون را بانی جشن مهرگان میداند.
۵. ویتسل، ایرانویجه را بلندیهای مرکز افغانستان میداند.
دکتر زهرۀ زرشناس، نیز ایرانویجه را مرکز افغانستان دانسته است.
۶. بلخ و بامیان، در مرکز ایران باستان قرار داشته، طبیعی است که مرکز حکومت و فرهنگ ایران باستان، باشد. خوارزم، در گوشۀ منزوی ایران باستان قرار داشته، نمیتواند مرکز حکومت و فرهنگ ایران باستان باشد. از سوی دیگر میدانیم که 763 سال مرکز حکومت کیانیان، بلخ و مرکز حکومت پیشدادیان، بامیان بوده است. شهرهای شمالی ایران باستان، گَوَ (سُغد)، ترمِذ و مرو بوده، شهرهای شرقی راگا (راغ بدخشان) و هپتهندو (سند)، شهرهای غربی هرات، مرو و هیلمند بوده. بقیۀ شهرهای ایران باستان پیشازردشت در داخل افغانستان کنونی قرار گرفته است.
۷. مهمترین دلیل زنده و پویا که میتوان مطرح کرد، زبان حوزۀ مرکزی افغانستان است. بیشترین ویژگیهای واجی، دستوری، آوایی و واژگانی اوستا در لهجۀ مردمان حوزۀ مرکز افغانستان/ بامیان وجود دارد. وجود دو واج «ت» و «د» برگردان اوستایی در لهجۀ این حوزه وج.د دارد. ویژگیهای دستوری ضمیر اشارۀ «ایته»، «اوته»، «ایثه»، «اوثه» «ثه» پرسشی و… کلیدیترین واژگان اوستا در لهجۀ مردم این حوزه وجود دارد مانند ابسو، وند، آشو، ور، پرده و…
این همخوانیها اتفاقی نیست.
سال نو را در آغازین گاهان ۱۴۰۲ش. به همه نوروزباوران شادباش میگویم و آرزو دارم، خاستگاه نوروز از خرفستران و اهریمنان پاک شود و مردم نوروز مهرآیین را با شادی جشن بگیرند!
دیدگاه خودرا بنویسید