کتاب: شازده کوچولو اثر آنتوان دوسنتاگزوپری
تاریخ: 12 ژوئیه 2025
مکان: کتابخانهی پاسیلا – هلسینکی
ساعت: 13:00 تا 16:00
نخستین نشست رسمی ادیسه پارسی با حضور اعضای علاقهمند به ادبیات و اندیشه، در فضای آرام و اندیشمندانهی کتابخانهی پاسیلا برگزار شد. این جلسه با سخنان پراحساس و تأملبرانگیز استاد نبی قانعزاده آغاز شد؛ رئیس کانون افغانستانیهای فنلند، که سالها در زمینهی ترویج زبان مادری و فرهنگ فارسی در میان جامعهی دیاسپورای افغانستانی فعالیت کردهاند. استاد با تأکید بر اهمیت زبان مادری به عنوان یکی از ستونهای هویت، یادآور شد که ادیسه پارسی میتواند بستری باشد برای پیوند دوبارهی ما با خود، با دیگری، و با گذشتهی فرهنگیمان. ایشان با بهرهگیری از استعارهای سهوجهی، مثلث «زبان مادری – ادیسه پارسی – شازده کوچولو» را به عنوان سه ضلع مکمل برای رشد جمعی و تعمیق آگاهی فرهنگی معرفی کردند.
پس از آن، علیرضا قلندری به عنوان گردانندهی جلسه، با قدردانی از حضور پرتعداد دوستان، برنامه را آغاز کرد. او مقدمهای موجز ولی دقیق از زندگی آنتوان دوسنتاگزوپری ارائه داد، و توضیح داد که چگونه تجربهی خلبانی، جنگ، دوری، و تنهایی در شکلگیری جهانبینی خاص اگزوپری نقش داشتهاند. شازده کوچولو، به گفتهی او، برخلاف ظاهر سادهاش، سفری است فلسفی به درونِ انسان، به مفاهیمی چون عشق، مسئولیت، فقدان، و معنای زندگی.
در ادامه، اعضا یکی پس از دیگری در تحلیل و نقد این اثر کلاسیک مشارکت کردند. نخست، ساختار ساده و کودکانهی روایت مورد توجه قرار گرفت. برخی معتقد بودند که این زبان کودکانه، درواقع پوششی شاعرانه برای طرح پرسشهایی عمیق است. شازده کوچولو با آن نگاه سادهباور و صادقانهاش، آدم بزرگهایی را به چالش میکشد که در زندگیشان غرق در معناهای سطحی و باورهای بیمعنا شدهاند.
بحث دیگری پیرامون شخصیتها و سیارههای مختلفی که شازده کوچولو در طول سفرش با آنها مواجه میشود شکل گرفت. هر شخصیت نمادیست از بخشی از جهان مدرن: قدرت، غرور، خودخواهی، طمع، و بیهدفی.
یکی از محوریترین نقاط بحث، مفهوم «اهلی کردن» و نقش روباه بود. این بخش، با دو خوانش متفاوت بررسی شد. گروهی از اعضا آن را بازنمایی پیوند انسانی، مسئولیتپذیری و امکانِ معنا بخشیدن به دیگری دانستند. در حالی که عدهای دیگر با نگاهی فمینیستی، «اهلیکردن» را به معنای وابستگی، سلطهی عاطفی و تملک تعبیر کردند و آن را متضمن روابط قدرت دانستند. این بحث به یکی از عمیقترین بخشهای جلسه بدل شد.
یکی دیگر از مسائل مورد بررسی، سبک پندآموزی مستقیم اثر بود. برخی حاضرین، اگرچه از زیبایی زبانی کتاب ستایش کردند، اما به این نکته اشاره داشتند که پیامهای اخلاقی آن، گاه بهصورت صریح و بیابهام بیان میشوند؛ تا آنجا که خواننده احساس میکند با نوعی آموزش روبروست تا تجربهای آزادانه از خوانش. نمونههایی چون «تو مسئول چیزی هستی که اهلیاش میکنی» یا «جز با چشم دل نمیتوان خوب دید. آنچه اصل است از دیده پنهان است.» از جمله جملاتی بودند که هم الهامبخش خوانده شدند و هم محل تردید. عدهای معتقد بودند این صراحت، از پیچیدگیهای ادبی و امکان تفسیر چندوجهی میکاهد. در مقابل، گروهی این سادگی را بخشی از ماهیت ادبیاتی دانستند که در عین سادگی، توانسته است نسلی از خوانندگان را درگیر پرسشهای بنیادین کند.
در بخش پایانی نشست، اعضا با طرح گزینههایی متنوع از جمله کتابها، فیلمها و انیمیشنهای تأملبرانگیز، به بحث و تبادل نظر دربارهی موضوع جلسهی بعدی پرداختند. پس از رأیگیری و گفتگوهای جمعی، در نهایت کتاب «کودکی که هرگز زاده نشد» اثر اوریانا فالاچی با اکثریت آرا به عنوان اثر منتخب برای نشست آینده برگزیده شد.
نخستین جلسهی ادیسه پارسی، فراتر از یک برنامه نقد و بررسی کتاب، به صحنهای برای بازاندیشی درباره زبان، هویت، خاطره، و انسان معاصر بدل شد. مشارکت گسترده، نقدهای چندلایه، و فضای محترمانه و آزاد بحث، همگی نشان از این دارند که ادیسه پارسی میتواند به بستری پویا برای پیوند جامعهی فارسیزبان در فنلند با ادبیات جهانی و اندیشهی مدرن تبدیل شود. در جهانی که روزبهروز پراکندهتر میشویم، شاید همین لحظههای کوچک همخوانی و گفتوگو، بتوانند ما را در آینه کلمات دوباره به هم نزدیک کنند.
یادداشت:
در این نشست صمیمی، همراه استاد قانعزاده و علیرضا قلندری، دوستانی چون عباس کریمی، علییار بهسودی، فایق قانعزاده، رابعه پارسا، عادله صفایی، انور وفا، محسن سخی، آریانا حساس، آرزو فکری و اشرف فایق نیز حضور داشتند و هرکدام با نگاه و تجربهی منحصربهفرد خود، فضای جلسه را پربارتر ساختند.
تهیه گزارش از محمد اشرف فایق
18 دیدگاه