

مصطفی وهریز :
آهنگ سفر، عمرمی گذرد و انتظار
آهنگ سفر
دلت تنگ است و آهنگ سفر داری،
و میخواهی کسی در را برایت باز بگذارد،
و در جامی سفید چینی،
آب پر سازد،
بریزد با دنیا از امید آرزو
که تو بار دیگر برگردی.
و چشم انتظار توست ،
در هر تک تک دیوار و یا در،
پیامی و یا تو برگشتی!
اما افسوس،
این هدیه، دور از انتظار ماست،
و تو تنها و دلتنگی،
و این طور:
تنها آهنگ سفر داری!
****
عمر میگذرد
می نوش که ایام شباب است هنوز
بر دلتنگی و غم، وقت زیاد است هنوز
آن بوسه که ربودم از لب لعل ت
وقت بگذشت ولی آن بوسه به یاد است هنوز
***
انتظار
در جاده خلوت یاد،
باز تو ،
و آن اشگ نریخته به مژگان سیا ،
و همان زمزمه تکراری ،
مثل دیروز،
تشنه لحظه ی دیدار یار!
اما باز ،
چی بیشرمانه زمان ،
نگاهی کرد و برفت مثل دیروز!
و تو ماندی،
به انتظار مثل دیروزبه امید.
دیدگاه خودرا بنویسید